loading...
داستان کوتاه
مدیر بازدید : 202 دوشنبه 21 آبان 1397 نظرات (0)
- ” شنونده‎ای سئوال کردند که همسرشون اجازه نمیدن خانم برای دیدن مادر و پدرشون برن، چه باید بکنند؟! “ - ” خب زن نباید کاری رو بی‎اذن شوهرش… “ شیر آب سرد باز گیر کرده. آخه تو که بلد نیستی برا چی دست می‎زنی؟! همش ادعا! همش خودشیفتگی! من خوبم حرف ندارم! دو دستی شیر را می‎پیچاند. بی‎فایده. دست‎ها را عمود می‎کند روی لبه سینک. هیچی نیستی! در همه چیز، هیچی نیستی! - ” ما به اون آقا هم توصیه می‎کنیم که خانم رو از دیدار… “ مزخرف. با همان وضع رادیو را خاموش می‎کند. کف نرم نرم می‎رود تو سوراخ‎‎های ریز بلندگو. حوصله آشپزی نداشت. کنسرو لوبیا و قارچ را گرم می‎کند. روی میز؟! نه. بساطش را روی زمین جلوی تلوزیون پهن می‎کند. یک لیوان نوشابه یخ. نان؟! نه. مزه‎اش به این است که خالی خالی لوبیا‎ها را بگذاری توی دهان و بعد قارچ که قرچ قرچ خرد شود لای دندان‎ها. کاسه خوراک را می‎گذارد وسط سفره. کانال‎ها را بالا و پایین می‎کند. عالی شد. شبکه پرشین فیلم “کارناوال مرگ” را پخش می‎کند. وقت نکرده بود موقع اکران در سینما ببیندش. قاشق اول را بالا نبرده، پیام‎‎های بازرگانی. “آنچه آقایان… “قاشق را می‎گذارد پایین. سیر می‎شود. لوبیا‎ها سنگینی می‎کندو آبشان سرازیر می‎شود روی سفره. “… تأخیر انداز به‎همراه ژل فرانسوی، هلندی. جهت سفارش با تلفن‎هالله” همه مشکل اینه؟! کانال را عوض می‎کند. خانم قبادی دوباره تماس گرفته: - ” خانم چی شد؟! تونستین وقتارو جابه‎جا کنین؟! “ - “الو الو حواستون هست؟! “ - “ببخشید میشه یه ساعت دیگه تماس بگیرین؟! “ - “باشه اما لطفا اینو درست کن یه ماه من تو رزروم… “ - “عذر می‎خوام خانم قبادی شوهرتون چند سالشه؟! “ - “۶۹٫ چطور مگه؟! “ - “هیچی. هیچی. “ ذهنش می‎رود پی حرف مادرش”مرد اگه اهل دود و دم نباشه، سلامته. سالم حتی اگه ۷۰ سالش بشه! “ سی و دو را از شصت و نه کم می‎کند. سی و هفت سال. یعنی سی و هفت سال دیگه بالله - ” پس تماس بگیرم؟! … خانم؟! “ - ” بله بله “ - ” به همکارتونم گفتم ما الان یه بار در هفته با هم رابطه داریم. اما می‎خوایم بیشتر باشه. ممنون میشم فردا این وقت مشاوره مارو تنظیم کنید” - ” چشم “ چند ماه مانده که شوهرش سی و سه ساله بشود؟! با انگشتای دست ماه‎ها را می‎شمرد. اوه، نه ماه! - ” مامان دیروز یه مراجع داشتیم… “ - “هان؟!” کیسه‎‎های زباله تو دستش، ایستاده وسط آشپزخانه. نمی‎داند کجا بگذاردشان. - ” میگم یه مراجع داشتیم تو مرکز، اتفاقی پروندشو موقع اسکن خوندم. زنه گفته بود یه ساله شوهرم با من نخوابیده، فکر کن؟! “ - ” حتما زنه راضیش نمی‎کنه” - “مامانننننننننننننننننننن! ! ! ! ! ! ! ! ! ! !” تکه‎ای از آشغال‎‎های سبزی می‎پرد توی چشمش. با دست گلی می‎خاراندش. “کفر آدمو در میاری مامان اهههههههههه اهههههههههههه اصلا به ذهنت خطور می‎کنه که مردی نتونه زنشو راضی کنه؟! “ - ” مردو بهش برسی… “ - ” فقط هوای مردو باید داشت؟! “ اشتباهی برگ‎‎های جعفری را می‎ریزد قاطی آشغال‎ها. - ” چی؟!” هنوز دور خودش می‎چرخد. جایی پیدا نکرده برای کیسه‎ها. بساط سبزی را ر‎ها می‎کند. جواب ایمیلی که زده بود بالاخره رسید. روش نشده بود تلفنی سئوالش را بپرسد. این سرعت دیال آپ مثل مته مغز آدم را سوراخ می‎کند. هنوز دارد صفحه را لود می‎کند. چه خاکی نشسته روی لب تاپ. کامل شد. ” سلام مرد می‎تونه هر زمان که بخواد زن رو طلاق بده اما زن باید دلیل محکمی داشته باشه مثل اعتیاد و… ولی عدم لذت زن از رابطه جنسی اصلا دلیل مستندی برای درخواست طلاق نیست. توصیه من این هست که این مسله رو به شکل دیگه‎ای حل کنید. موفق باشید “ چقد مونده به ساعت ۵؟! دو ساعت. دو ساعت دیگه میاد خونه! با خودش فکر می‎کند که اگر با خواستگار مکانیکش ازدواج کرده بود شب‎ها از ۱۱زودتر نمی‎امد و بعد شام از خستگی غش می‎کرد. اشک لب پلک هایش را می‎سوزاند.
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما محتوای وبلاگ چطور بود؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 5000
  • کل نظرات : 164
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 44
  • آی پی امروز : 97
  • آی پی دیروز : 336
  • بازدید امروز : 485
  • باردید دیروز : 723
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 485
  • بازدید ماه : 11,731
  • بازدید سال : 85,605
  • بازدید کلی : 5,123,119
  • کدهای اختصاصی

    جاوا اسكریپت